از جمله ضرورتهای پاسداشت هویت فرهنگی، اهتمام به حفظ ریشههای ارزشمندزبانی است.بهراستی کدام عامل اتحادآفرین باعث میشود تا ایران عزیز ما با وجود تنوعات فراوان فرهنگی، اقلیمی و...، از گزند فتنهها مصون بماند و تلاشهای دشمنان در شکستن سد آهنین همبستگی ملی ایرانیان، نتیجه ندهد؟ اگر جواب پرسش پیش گفته را از بنده جویا شوید، پاسخ میدهم: آنچه تاکنون ایران موحد و متحد را طی اعصار مختلف از خطر نابودی نجات داده، در وهله نخست؛ اعتقادات آیینی و اصالتهای فرهنگی مردمان این سرزمین تاریخساز بوده است. ملتی که در دین و زبان، مشترکات فراوان دارند و از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب، به سوی یک قبله نماز میگذارند و عموما با لهجههایی متفاوت اما زبانی واحد سخن میگویند، پایندگی خویش را در آیینه درخشان فردا وفرداهای دیگر، رقم زدهاند. هدف اصلیام از نگارش این سطور؛ متذکر شدن هجوم سنگین فرهنگ مهاجم به واژگان ادب معاصر ماست.میدانیم که بنیادهای متعدد فرهنگی و بهویژه فرهنگستان زبان و ادب فارسی، با بهرهمندی از توان اساتید فاضل و کارآزموده در خطمقدم مقابله با طوفان هجمهها، کاری دشوار و مسئولیتی سترگ برعهده دارند اما تحولات پرشتاب اجتماعی، ازآنچنان وسعت و دامنه نفوذی برخورداراست که هرگونه تحلیل اشتباه و تصمیم دیرهنگام و خطا، به شرایطی سختتر میانجامد. البته پالایش زبان فارسی از تمام کلمات وارداتی، میسور نبوده و متولیان امر نیز چنین خواستهای را مطرح نمیکنند، ولی استمرار وضع موجود هم، بهدلایل گوناگون قابل تحمل و تداوم نیست. مردم و مسئولان، خطر قریب گسست فرهنگی را جدی بگیرند و از یاد نبرند که نفوذ فرهنگی انگلستان در شبهقاره هند، میلیونها فارسیزبان را از پیکره ادبیات جهانی ما جدا کرد و به اسارت در زیر بیرق زبان استعمارگران غربی درآورد! دلسوزان ایران و زبان رسمی و تاریخی آن، از شنیدن زمزمههای ناصواب اندک پارسیستیزانی که رفتارهای زشتشان با چاشنی برخی شعارهای واهی تجزیهطلبانه همراه شده است،سخت منزجر وناراحت هستندواین عامل نگرانی را بارها با اولیای امور در میان گذاشتند که خطقرمز ایران و هرایرانی، تعدی بیگانهستایان به زبان و فرهنگ اصیل چندهزارساله آنان است. لذا نباید اجازه داد که با هر دلیل و عنوان به این گنج گران معانی، دستبرد زده شود. آیا از عبرتکده زمان و ادبستان تاریخ، تجربه نمیاندوزیم و باز هم اجازه میدهیم تا عمق فاجعه تحقق یافته درهند، پاکستان،کشمیر، بنگلادش و... به لحاظ فراموشی عمدی یاسهوی دستاوردهای فرهنگی وتمدنی ماایرانیان تکرار شود؟! اکنون هزاران جلدازمخطوطات وسایرکتب ارزشمند نویسندگان فارسی زبان در کتابخانههای هندوستان موجود است اما مخاطب قابل توجهی برای مطالعه و بهرهبرداری از آن گنجور وجود ندارد. آیا توان محدود رایزنی فرهنگی ایران و دیگر انجمنهای مردمی، تکاپوی احیای فرهنگ دیرپا و حفظ میراث بهجای مانده از آن دوران پرشکوه رامیکند؟! امید است تا گوش شنوایی برای شنیدن استمداد «ادب پارسی» پیدا شود.